عمومی
درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید

پيوندها
زود بیا تو
ردیاب جی پی اس ماشین
ارم زوتی z300
جلو پنجره زوتی

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان راه خردمندانه و آدرس shaghayeghzadfathollah.LXB. ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.









ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 1
بازدید ماه : 8
بازدید کل : 3830
تعداد مطالب : 2
تعداد نظرات : 1
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


آمار وبلاگ:

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 1
بازدید ماه : 8
بازدید کل : 3830
تعداد مطالب : 2
تعداد نظرات : 1
تعداد آنلاین : 1

---

دریافت کد به صورت حرفه ای

نويسندگان
شقایق و امیرمحسن

آرشيو وبلاگ
بهمن 1391


آخرین مطالب
<-PostTitle->


 
دو شنبه 23 بهمن 1391برچسب:, :: 14:24 :: نويسنده : شقایق و امیرمحسن

مردم بعضا غیر منطقی غیر موجه و خود محورند

به هر حال بخشش داشته باش

اگر محبتی کردی و مردم تو را به خود خواهی متهم کردند

به هر حال مهربان باش

اگر موفق بودی دوستان بی وفا و دشمنانی پیدا میکنی

به هر حال ادامه بده

اگر رگ و راست باشی ممکن است سرت کلاه بگذارند

به هر حال رک و راست باش

ممکن است چیزی که سالها برای ساختن ان تلاش کرده باشی به ناگهان خراب شود

به هر حال ان را بساز اگر ارامش و خرسندی را به دست اوری ممکن است دیگران حسادت کنند

به هر حال شاد باش

کار خوبی را که امروز انجام دادی اغلب فردا ان را فراموش می کنند

به هر حال به کار خوبت ادامه بده

بهترین داشته هایت را به دنیا می دهی و ممکن است هرگز کافی نباشد

به هر حال بهترین داشته هایت را ارزانی کن

به هر حال می بینی که اینها چیز هایی بین شما و خدا هستند نه بین شما و مردم

 

 

مرگ تدریجی ما اغاز خواهد شد اگر سفر نکنیم اگر مطالعه نکنیم اگر به صدای زندگی گوش فرا ندهیم اگر به خودمان بها ندهیم

مرگ تدریجی ما اغاز خواهد شد هنگامی که عزت نفس را در خود بکشیم هنگامی که دست یاری دیگران را رد بکنیم

مرگ تدریجی ما اغاز خواهد شد اگر بنده عادت های خویش بشویم و هر روز یک مسیر را بپیماییم اگر دچار روز مرگی شویم اگر تغییری در رنگ لباس خویش ندهیم یا با کسانی که نمیشناسیم سر صحبت را باز نکنیم

مرگ تدریجی ما اغاز خواهد شد اگر احساسات خود را ابراز نکنیم همان احساسات سرکشی که موجب درخشش چشمان ما میشود و دل را به تپش در می اورد

مرگ تدریجی ما اغاز خواهد شد اگر تحولی در زندگی خویش ایجاد نکنیم هنگامی که از حرفه یا عشق خود نا راضی هستیم اگر حاشیه ی امنیت خود را برای ارزویی نا مطمئن به خطر نیاندازیم اگر به دنبال ارزوهایمان نباشیم اگر به خودمان اجازه ندهیم برای یک بار هم که شده از نصیحتی عاقلانه بگریزیم

بیایید زندگی را امروز اغاز کنیم

بیایید امروز خطر کنیم

همین امروز کاری بکنیم

اجازه ندهیم که دچارمرگ تدریجی بشویم شاد بودن را فراموش نکنیم

 

داستانک

یک زن جوان در سالن فرودگاه منتظر پروازش بود چون هنوز چند ساعتی به پروازش باقی مانده بود تصمیم گر فت برای گذراندن وقت کتابی خریداری کند او یک بسته بیسکوئیت نیز خرید او بر روی صندلی دسته دار نشست و در ارامش شروع به خواندن کتاب کرد در کنار او یک بسته بیسکوئیت بود و مردی در کنارش نشسته بود و داشت روزنامه می خواند وقتی که او نخستین بیسکوئیت را به دهان گذاشت متوجه شد که مرد هم یک بیسکوئیت برداشت و خورد او خیلی عصبانی شد ولی چیزی نگفت پیش خود فکر کرد بهتر است ناراحت نشوم شاید اشتباه کرده باشد ولی این ماجرا تکرار شد هر بار که او یک بیسکوئیت بر می داشت ان مرد هم همین کار را می کرداین کار او را حسابی عصبانی کرده بود ولی نمی خواست واکنش نشان دهد . وقتی که تنها یک بیسکوئیت باقی مانده بود پیش خود فکر کرد حالا ببینم این مرد بی ادب چکار خواهد کرد؟ مرد اخرین بیسکوئیت را نصف کرد و نصفش را خورد این دیگه خیلی پرروئی می خواست او عصبانی شده بود در این هنگام بلندگوی فرودگاه اعلام کرد که زمان سوار شدن به هواپیماست ان زن کتابش را بست چیز هایش را جمع و جور کرد و با نگاه تندی که به مرد انداخت از ان جا دور شد و به سمت دروازه اعلام شده رفت وقتی داخل هواپیما روی صندلی اش نشست دستش را داخل ساکش کرد تا عینکش را داخل ساک قرار دهد و ناگهان با کمال تعجب دید که جعبه ی بیسکوئیتش ان جاست باز نشده و دست نخرده خیلی شرمنده شد!! از خودش بدش امد ... یادش رفته بود که بیسکوئیتی که خریده بود را داخل ساکش گذاشته بود.

ان مرد بیسکوئیت هایش را با او تقسیم کرده بود بدون ان که عصبانی و براشفته شده باشد .در صورتی که خودش ان موقع که فکر می کرد ان مرد دارد از بیسکوئیت هایش می خورد خیلی عصبانی شده بود و متاسفانه دیگر زمانی برای توضیع رفتارش و یا معذرت خواهی نبود

چهار چیز است که نمی توان ان هارا باز گرداند

سنگ پس از رها کردن

حرف پس از گفتن

موقعیت پس از پایان یافتن

وزمان پس از گذشتن

 

 
1 فروردين 1386برچسب:, :: 1:0 :: نويسنده : شقایق و امیرمحسن

امیدوارم لحظات خوب و خوشی در وبلاگم سپری کرده باشید  لطفاتا نظر ندادید خارج نشوید و این وبلاگ را به دیگران معرفی کنید.

           

 

 

 

با تشکر شقایق زادفتح الله


 

صفحه قبل 1 صفحه بعد